خدا اگر بخواهد چیزی به آدم بدهد با تمام کرامت عطا میکند
درباره پیامبر وارد شده است که یکی از برجستهترین اخلاق و روش او این بود که وقتی با مخاطبی حرف میزد با تمام چهره او را نگاه میکرد و حرف میزد؛ اینطور نبود که نیمرخ نگاه بکند یک گوشه چشمش جای دیگر باشد یک گوشه چشمش به مخاطب.
اینکه دارد مصاحبه میکند یک گوشه چشمش به مخاطب است، یک گوشه چشمش به دوربین؛ این متخلّق به اخلاق رسول نیست، این دوربین را میخواهد، عکس خودش را میخواهد، نه ادب محاوره را، ادب مصاحبه را.
اگر کسی دارد با آدم حرف میزند، آدم با او حرف میزند، دیگر نباید یک گوشه چشمش به او، یک گوشه چشمش به دوربین باشد؛ حضرت وقتی با کسی حرف میزد با تمام رخ او را نگاه میکرد.
خُب این را پیامبر از کجا یاد گرفت؟ این خُلق پیامبر است، این را از ذات اقدس الهی یاد گرفت و آن این است که خدا وقتی میخواهد جواب کسی را بدهد نیمرخ حرف نمی?زند چون اصلاً نیمرخ ندارد، با تمام هویّتش پاسخ افراد را میدهد.
اینکه فرمود إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ، نه یعنی یک گوشه حواسم جای دیگر است یک گوشهاش نزد شما.
اگر در دعاهای شبهای جمعه گفتند ده بار این ذکر را بخوانید «یا دائم الفضل علی البریّة، یا باسط الیدین بالعطیّة» یعنی خدا اگر بخواهد چیزی به کسی بدهد با دو دستِ بیدستی میدهد «کلتا یدیه یمین»؛ او که دست ندارد، ولی محترمانه میدهد نه اینکه با یک گوشه انگشت یا با یک گوشه دست یا یک دستی به آدم بدهد.
اگر بخواهد به آدم نگاه کند با تمام هویّت نگاه میکند، بخواهد چیزی به آدم بدهد دو دستی میدهد، یعنی با تمام کرامت عطا میکند؛ منتها حالا گیرنده یک آینه ضعیفی است به اندازه خودش همان جمال الهی را زیارت میکند و به اندازه خودش از آن دو دست مبسوط، عطا دریافت میکند.
مثل اینکه هزارها آینه در برابر آفتاب هست، آفتاب که طلوع کرده اینطور نیست که برای آینه ی زِید یک مقدار خودش را نشان بدهد برای آینه ی عَمر قدری دیگر.
آفتاب با تمام چهره بیرون میآید منتها این آینهها، این ظروف مختلفاند، یکی کوچک است یکی بزرگ است یکی محدّب است یکی مقعّر است؛ اینجاست که میگویند هر کس خدا را به اندازه خود میشناسد ...
غرض آن است که ذات اقدس الهی با تمام هویّت جواب میدهد، اگر چیزی را خواست عطا کند با دو دست بیدستی عطا میکند، او «باسط الیدین بالعطیّة» است، وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم همین اخلاق را داشت، وقتی با کسی سخن میگفت با تمام چهره او را نگاه میکرد، با آن مخاطب بود؛ این میشود اخلاق الهی.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره لقمان، آیات 17 الی22/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/1/31
کلمات کلیدی: